دانلود سریال قورباغه

دانلود سریال قورباغه

دانلود سریال قورباغه

دانلود سریال قورباغه

- CESAR 2020: Florence Foresti "من اجازه نمی دهم سانسور برقرار شود" -
او در دفاتر خود در قلب Marais پاریس ، یک میکروفون کارائوکه صورتی پاستلی را که از دخترش خورده است ، می گیرد و نمایش را انجام می دهد و تشویق های از پیش ضبط شده را تحریک می کند. در تاریخ 28 فوریه ، در صحنه سزار که برای دومین بار ارائه می شود ، هیچ دکمه ای برای ایجاد توهم بین دو دریچه وجود نخواهد داشت. مهمتر از همه ، هنگام پاسخ به سوالات ما ، او تصور می کند که این مراسم در یک زمینه پرتنش و بی سابقه ، بین استعفای اخیر هیئت مدیره آکادمی به مدت طولانی توسط آلن ترزیان و اعتراضات شدید علیه دوازده نامزدی که توسط J'Accuse پولانسکی به دست آمد. ده سال بعد از دیکنک ، اسکناس جدید اولیویه ون هوفشتات ، اسکناس لاکی ، اسنادی که ما عادت داریم آن را به عنوان ملکه طنز فرانسه ارائه دهیم ، به لحن نقدی که باعث شهرت وی شده است اعتماد می کند. توسط رافائل کلیرفوند. عکس: © Vincent Ferrané / Modds / Canal +
 
نظر شما به عنوان طرفدار شماره 1 ریکی ژرویس در مورد مونولوگ گلدن گلوب وی چیست؟
خوب ، من ساعت 8 صبح روی آن پریدم ، هنوز جرات دیدن زنده آن را نداشتم. فکر می کردم دریچه ها شگفت انگیز هستند ، اما او کمی از زمان های دیگر بدتر بود. او را استرس دیدم. با توجه به زمان طبیعی ... او شاید از "بوق زدن" می ترسید ، خیلی زود می رفت.
 
برای او آسان تر است که جلوتر برود؟
بله ، اول از همه به این دلیل که داشتن یک شوخ طبعی که لزوماً توافقی نباشد ، یک استعداد است ، علاوه بر این او یک انگلیسی است ، او می تواند نگاهی دورتر به شکست های نمایشگاه های آمریکا داشته باشد. مثل اینکه او حق چنین کاری را دارد. و سپس او در سیستم هالیوود نیست ، او خودآموز است به این معنا که همه کارهایی را که باید انجام دهد را خودش انجام می دهد ، این کمی شبیه الکساندر استیر با ماست. من می دانم که این یکی از شرایط برگزاری یک مراسم خوب است: اگر بیش از حد در سیستم باشید ، اگر بیش از حد به عوامل ، مدیران انتخاب بازیگران وابسته باشید ، که خودتان فیلم تولید کنید ... ظرافت در حالی که ما به عنوان یک طنزپرداز این نوع استقلال را داریم: ما خودمان را در صحنه تنها کرده ایم و ناگهان آزادی صدا داریم.
 
آیا شما در سیستم سینمای فرانسه احساس نمی کنید؟
اوه نه، به هیچ عنوان. احساس نمی کنم در هیچ خانواده ای باشم ، گاهی اوقات همین مسئله زندگی را برای من دشوار می کند ، اما این چیزی است که دوست دارم. سینما برای من بسیار نادر است. وقتی به من پیشنهاد کارگردانی یا نوشتن می شود ، من رد می کنم زیرا در آن قالب چیزی برای گفتن ندارم. آیا باید کمدی عاشقانه درباره جوجه 45 ساله بدون فرزند و غیره بنویسم. ؟ اگر سفارش باشد ، نه ، به من نمی رسد. من واقعاً باید داستانی برای گفتن داشته باشم. حالا ، فکر می کنم آنچه باید بگویم بیشتر مناسب صحنه ، تقلید مسخره انگیز است ...


 
تنها فیلمی که شما در نوشتن آن همکاری کرده اید ، هالیوو است. تجربه ناامیدکننده؟
بگذارید بگوییم اشتباهات زیادی وجود داشت ، اصلی ترین مورد اعتماد نکردن به من است. اگر به خودم اعتماد داشتم ، فیلم کاملاً همانطور نبود. احساس می کردم مبتدی هستم و این تنها درسی است که از این شغل آموخته ام: شما فقط باید به خود گوش دهید ، حتی اگر این به معنای اشتباه باشد.
 
تیراندازی در لس آنجلس چگونه بود؟
بسیار متفاوت از فرانسه ، ما خیلی سریع کار کردیم ، کار سختی بود ... قوانینی وجود دارد و همه از آنها پیروی می کنند. ما مردم کوچک فرانسه در تلاش برای شورش بودیم اما شما نمی توانید در ایالات متحده شورش کنید ، نمی توانید بیرون از جعبه قدم بزنید ، این همان چیزی است که کمی دلگیر است. کمی ادویه ندارد. هر زمان که به اسلحه های تقلبی شلیک می کنید ، "جلسات ایمنی" دارید. ما سعی کردیم آنها را بخندانیم اما ما مسخره شدیم ، بچه ها نمی خندیدند! (تقلید از لهجه): "تو می خواهی با اسلحه شلیک کنی ، این یک اسلحه ساختگی است ..." من می فهمم که چرا ریکی Gervais در برابر آمریکایی ها لذت می برد: این است که چیزهای زیادی وجود دارد که آنها شوخی نمی کنند
 
درگیری تمدن ها با یک بلژیکی مانند اولیویه ون هوفشتات از شدت کمتری برخوردار است؟
بله ، گرچه ما اغلب با اولیویه یکدیگر را درک نمی کنیم. گاهی اوقات وقتی او با من صحبت می کند یا من متن او را می خوانم ، چیزی نمی فهمم اما وقتی می بینم نتیجه همه چیز مشخص می شود! بلژیکی ها جرات خلاقیت دارند ، هیچ مانعی ندارند. خوبه. در واقع ، آنها خزنده را دوست دارند ، ما خیلی زیاد نیستیم. ما بین زیبایی شناسی آمریکا و پالایش فرانسه درگیر هستیم. ما سعی می کنیم کمدی ها را کمی صیقل زده کنیم ، جایی که آنها در زشت ، قدیمی و کثیف غرق می شوند ... همه چیز کثیف است اما در نهایت زیبا می شود.
 
و مانند Dikkenek ، در Lucky شما بازی می کنید ...
یک پلیس. نه ، اما من به آن عادت کرده ام! به من لزبین ، پلیس ، گاهی اوقات کمی م stسسه گیر افتاده پیشنهاد می شود. همیشه کمی یکسان است و من می فهمم ، من قصد بازی در نقش یک شاهزاده خانم شکننده را ندارم ... درست است که این چیزی نیست که من الهام می گیرم وقتی ما 

مرا می بیند با گفتن این حرف ، هنوز با آن اسلحه ای که به کمربندم چسبیده است خودم را کمی مسخره می دانم. او که او را می خنداند. روز اول تیراندازی ، او همیشه باعث می شود من با یک صحنه با اسلحه شروع کنم. فاجعه بار است ، هر وقت از آسیب دیدن می ترسم و صدمه می بینم چون نمی دانم چگونه تظاهر کنم ، بنابراین واقعاً ضربه می زنم ... من یک پلیس را می مکم.


 
در بلژیک تیراندازی کردید؟
نه ، ما همه چیز را در حومه بزرگ پاریس شلیک کردیم. یک نکته برجسته وجود داشت ، این [هشدار اسپویلر] صحنه ای است که در انتها موتورخانه را می سوزانیم ، برای یک بار دیگر "جلسه ایمنی" برگزار نشد (با خنده). همه ما چند شعبه با شعله های آتش فاصله داشتیم. همه از نفس افتادند و بنفش تمام شدند.
 
لحظات ظریف دیگر؟
ما در حومه گرم شهر تیراندازی کردیم و سنگسار شدیم. در یک لحظه در توالت پنهان شدم ، مجبور شدم مجموعه را ترک کنم! فکر نمی کنم در ایالات متحده چنین اتفاقی بیفتد.
 
شما با یک مدرسه خصوصی فیلم سازی در لیون ، ARFIS شروع کردید ، چه چیزی برای شما باقی مانده است؟
این همان ابتدای کار بود ، من بچه بودم. ما بیست نفر در مدرسه بودیم اما عالی بود. من در فیلمبرداری دستیار کارگردان بودم با این تفاوت که کلاه گیس ها را امتحان کردم و تیم را به جای جستجوی بازیگران خنداندم ، وحشتناک بود. و بعد من خیلی خجالتی بودم که مدیر شوم. وقتی لازم بود که مکش یا درخواست مجوز فیلمبرداری کنم ، من صفر بودم ، اما صفر ... اما این به من اجازه داد که به سرعت درک کنم که می خواهم در آن طرف باشم.
هنگامی که این مدرسه را در 19 سالگی در لیون ترک کردم ، بدیهی است که نمی توانم کاری پیدا کنم ، بنابراین به بخش تجارت EDF پیوستم. این پایان دوره طلایی فیلم سازمانی بود ، آنها به چندرسانه ای روی آوردند و من را آموزش دادند. بنابراین من در همان ابتدای وب CD-Roms تعاملی ایجاد می کردم. در همان زمان ، من شروع به گذراندن دروس بازیگری کردم اما این خیلی آکادمیک بود و من از وحشت بازی در مقابل دانشجویان دیگر متحجر شده بودم ، این افتضاح بود. از این کافه تئاتر ، Le Navel du monde ، که هفته ای یک بار درهای خود را به روی آماتورها باز می کرد ، برخورد کردم و آنجا لذت بازی در مقابل تماشاگران را می یافتم. من این دو را با هم چند سال رانندگی کردم تا اینکه مجبور شدم یک انتخاب کنم زیرا خیلی طاقت فرسا بود.
 
آیا این واقعیت که دوست دارید فضای زیادی را روی صحنه اشغال کنید ، باعث محدودتر شدن فیلمبرداری های فیلم می شود؟
در سینما محدودیت های وحشتناکی وجود دارد که بازیگران بزرگ خیلی خوب با آنها سازگار می شوند. من بیشتر مشکل دارم و سپس از دوربین می ترسم ، به مخاطب نیاز دارم ، بنابراین همیشه به سراغ تکنسین ها می روم ... محدود کردن حرکات برای من بسیار پیچیده است و به همین دلیل است که من هنوز همه چیز برای یادگیری در سینما دارم. من یک بازی دارم که بی ادب است زیرا باید بی ادبانه باشد و زندگی من اینگونه است: من با صدای بلند صحبت می کنم ، حرکات گسترده ای انجام می دهم ، همه در رستوران برمی گردند ... مثل آن ، و این همان چیزی است که باعث می شود در صحنه احساس خوبی داشته باشم. من یک بازی تکانشی دارم اما افرادی هستند که بازی تکانشی نیز داشتند ، مانند لوئیس دو فونس ، و تعادل خود را پیدا کردند. ما آمریکایی ها نیز این را درک نمی کنیم ، اما آنها یک بازی بسیار ظالمانه دارند: "برو بیرون" ، "بیا تو" (هنگام فریاد تقلید). و می کند!
 
اتفاقاً یکی دیگر از مدلهای شما جولیا-لویی دریفوس است.
بله ، ویپ ، من آن را دوست دارم ، او فوق العاده است. من نمی فهمم که چگونه آنها تبدیل می شوند. دیوانه است ، من سرعت را نمی فهمم ، بی وقفه است ، یک کمدی است که با بازیگران استثنایی می ترکد. این یک کار تحریری است و تمام کاری که او باید انجام دهد این است که با خلق و خوی یک دختر کوچک احترام گذاشته شود. همچنین چیزهای بهتر توسط پاملا آدلون وجود دارد که یک مدل است. موفق ترین سریال برای من - از جمله Platane - زمانی است که اولین نقش ، خالق ، موفق به ایجاد یک مجموعه در اطراف جهان خود شده است. چیزهای بهتر همانطور که تصور می کنیم آدلون با نگاه ، عینک ، دختران و خانه اش است: اینجا هستیم. یک سریال هدف کل زندگی من است ، این فرم هنری است که من از دهه 90 ترجیح داده ام: Seinfeld ، Dream On ، Friends ...


 
شما خیلی از قوانین زیبایی ، bimbos مسخره کردید ... با مطبوعات زنان ، دنیای مد که به همه این کمک می کند ، چگونه رفتار می کنید؟
من همیشه برای حق لباس پوشیدن و زنانگی بدون در نظر گرفتن جسمی ، کارزار تبلیغاتی داشته ام. این دیکتاتوری زیبایی وجود دارد که من می فهمم زیرا من هم می خواهم شبیه کانونی باشم که به من و امیلی راتاجکوفسکی پیشنهاد می شود و من در اینستاگرام دنبال می کنم. ما همزمان با محکوم کردن آن ، قربانی سیستم می شویم. زنان از این مسئله خسته شده اند و در عین حال احساس می کنند که به آنها تحمیل شده است. یعنی اینکه می خواهیم برای همیشه لاغر و عضلانی و جوان باشیم ... آنچه چشمگیر است وقتی همه جوانان را که می خواهند بسازند بی ثبات می کند 

تزریق از سن 25 سالگی. هنوز هم مواردی وجود دارد که در مسیر درست پیش می روند. من اخیراً از کنار Galeries Lafayette عبور کردم ، یک تبلیغ بزرگ برای یک لباس زیر زنانه وجود داشت که زنان را با تمام تنوع ، انحنا ، ریزه کاری ، سیاه پوستان ، بچه های بزرگ نشان می داد ... ما قبلا چنین چیزی نمی دیدیم. چند سال پیش. اما پارادوکس این است که یک تکامل مضاعف وجود دارد. از یک طرف ، این مدل کاملاً مجازی زنانه با دهانی وجود دارد که فراتر از صورت کیم کارداش بیرون می زند و از طرف دیگر سرانجام به تفاوت ، نقص و نقص اهمیت می دهیم. پس چه کسی برنده خواهد شد؟
 
هنگام آماده شدن برای سزار ، آیا زمینه "post- # MeToo" بازی را تغییر می دهد؟
نه ، این روش کار من را تغییر نمی دهد. من فکر می کنم که برای سرگرمی استخدام شده ام ، هر زمینه ای که باشد ، خصوصاً وقتی زمینه سنگین باشد می خواهم بگویم. چهار سال پیش ، متن هایم را دوباره نخوانده بودم ، تمرینات عمومی نگذاشته بودم و این را به همان شکل می بینم: اجازه نمی دهم سانسور اعمال شود.
 
جایزه تماشاگران در سزار (امسال اعضای آکادمی در میان پنج فیلم فرانسوی با بیشترین میزان پذیرش در سال 2019 ، یادداشت سردبیر رأی می دهند) ، نظر شما چیست؟
من هرگز آن را پنهان نکرده ام ، به نظر من این قیمت ضروری نیست. برای من این یک کوکت است. من فکر می کنم سزارها مکانی برای ارزش گذاری و درخشش کانون توجه مردم و فیلم هایی هستند که استقبال شایسته مردم را نداشته اند. وقتی 5 یا 10 میلیون ورودی می کنید ، در حال حاضر بهترین پاداش است. اما خدای من ، اگر تو را خوشحال کند ، به کسی آسیب نمی رساند.

  • مارال بهسازی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی