- گیلاس در محله یهودی نشین: یادگیری سینما در کنیا -
- گیلاس در محله یهودی نشین: یادگیری سینما در کنیا -
این یک مدرسه فیلم سازی است که در بزرگترین محله یهودی نشین آفریقا گم شده است. در کیبرا ، در قلب نایروبی ، پایتخت کنیا ، شما فیلم برداری ، کارگردانی و تولید را با سه قطعه رشته یاد می گیرید. تا تولد فیلم های گانگستری ...
در اینجا ، سیگارها به صورت جداگانه فروخته می شوند و شلوار جین آن حدود 2 یورو است. آنها می گویند اینجا کیبرا ، بزرگترین زاغه نشین در نایروبی ، بزرگترین زاغه نشین در آفریقا است ، با یک میلیون نفر ساکن. اولین پایه های آن به سال 1912 برمی گردد. در آن زمان ، استعمارگران انگلیسی سربازان نوبیایی را که به اندازه کافی خوش شانس بودند و می توانستند بخشی از تفنگ های آفریقایی پادشاهان باشند ، معادل تفنگ داران سنگالی ما در آنجا نصب کردند. کیبرا سپس یک مکان جنگلی زیبا و با مساحت 4000 هکتار برای 600 جان بود. از آن زمان به بعد جمعیت افزایش یافته و مشکلات نیز افزایش یافته است. آب و برق در آنجا کالاهای کمیاب و گرانبهایی است. خانه ها ، مکعب های تقریبی گل و لای ، چوب و 3 در 3 متر ، ماهیانه حدود 7 یورو اجاره داده می شوند و 8 تا 10 نفر را در خود جای می دهند. داروها در اینجا کیفیت بسیار کمی دارند و شما مقدار زیادی چسب خرخره می کنید.
"همیشه چیزهایی در کیبرا اتفاق می افتد ، چه خوب باشد چه بد ، بسیار شدید است ..."
در همین زمینه بود که در سال 2006 ، نیتن کولت آمد تا دوربین خود را پایین بگذارد. او در یک فیلم کوتاه داستان یتیمی 12 ساله را روایت می کند که آرزو دارد خلبان شود و از این کلافگی دور شود. از کنیا تا هالیوود ، Kibera Kid جوایز زیادی را به دست آورد و باعث ایجاد مشاغل شد. "پس از Kibera Kid ، افراد جامعه Kibera شروع به پرسیدن از من کردند که چگونه آنها به نوبه خود می توانند فیلم خود را شروع کنند ، داستان های خودشان را تعریف می کنند ، و به خصوص اینکه چگونه می توانم در همه اینها به آنها کمک کنم. من واقعاً نمی دانستم چه جوابی به آنها بدهم ... "ناتان کولت در سال 2007 در آنجا اقامت گزید. او کارگردانی Togetherness Supreme ، جایزه بهترین فیلم بین المللی جشنواره سانتا باربارا را بر عهده گرفت ، و در این راه نام مستعار Slumdog بدون میلیونرها را به ارث برد. و یک سال بعد ، اولین کارگاه های سینما راه اندازی شد. کولت ادامه می دهد: "سپس در سال 2009 ، ما کم و بیش مدرسه را درست شروع کردیم. کم و بیش ، زیرا این یک چالش جهنمی بود با توجه به اینکه رسیدن به اصول اولیه در Kibera دشوار است. با این حال ، و این چیزی است که مرا تحت تأثیر قرار داد ، مردم درگیر شدند. واقعاً شاید احمقانه باشد ، اما آنها به موقع رسیدند ، تحت هر شرایطی وظیفه خود را به خوبی انجام دادند و به دنبال بهانه نبودند. در واقع ، آنها واقعاً زحمت کش هستند ، اما هرگز فرصتی برای اثبات آن نداشتند. "
آنها اکنون آن را دارند ، زیرا این مدرسه از دو نفر تمام وقت ، شش معلم و پنج داوطلب برای شش دانش آموز تشکیل شده است. در برنامه ، همه جنبه های حرفه: نویسندگی ، استوری بورد ، تولید ، کارگردانی ، تدوین ، توزیع. بیش از هر چیز با تأکید بر کارهای میدانی. "اغلب آموزش بسیار عمودی ، بسیار تئوریک است. ما سعی می کنیم بیشتر به قصه گویی بپردازیم ، دوربینی را به دست دانش آموزان خود بچسبانیم و اجازه دهیم آنها داستان های خود را برای ما تعریف کنند. به خصوص که اینجا همیشه اتفاقی می افتد ، چه خوب باشد چه بد ، بسیار شدید است ... "
اومندی ، دانش آموز سابق که توسط ناتان "خاص" توصیف شد ، زندگی خود را با فروش سی دی ها سپری کرد و قبل از اینکه در مورد مدرسه صحبت کند ، برق را مطالعه کرد. اومندی توضیح داد: "من فهمیدم که من استعداد زیادی در کار با دوربین و فیلمبرداری دارم ، بنابراین درخواست دادم" ، چند تبلیغ ، و حتی یک فیلم گانگستری غیرممکن ... امروز ، او یک معلم عکاسی شده است. وی توضیح می دهد: "من می خواستم از این استعداد برای بازگرداندن آن به جامعه استفاده کنم." این مدرسه زندگی بسیاری از افراد در این محله یهودی نشین را متحول کرده و تفکر آنها را تغییر داده است ... "
- ۹۹/۰۸/۱۶