وینچستر: وقتی مسیر از کار بیفتد
وینچستر: وقتی مسیر از کار بیفتد
بررسی ها | 08/06/2018 | توسط سیسیولینا ورتمولر
دو روز بعد از بینش وینچستر ، اطلاعاتی که به شدت در حافظه من حک شده این است که دو فاحشه ای که در سکانس اول ظاهر می شوند ، به عنوان "خانم نیمه لباس پوشیده" شماره 1 و 2 شناخته می شوند ، و کی می داند چه چیزی نگران کننده من است که تصمیم بگیرم کدام یک باید 1 و 2 بود. آیا شما آن را بوی نفاق احساس می کنید؟ در اینجا ، چنین بوی بدی می تواند مرا وادار کند که همه پوچ گرایی را که با دقت سرکوب شده است ، از بین ببرم ، و لپ تاپ را به هوا پرتاب کنم ، زیرا جهان در حال پایان است ، نوشتن نظر چه فایده ای دارد؟ اما بعد یادم می آید که نانی از من پرسید و سپس خوب ، بله ، می نویسم.
بنابراین ، شخصیت اصلی وینچستر یک پزشک عجیب و غریب ، پر از بدهی است زیرا او با خانمهایی که لباس کمی پوشیده اند صحبت می کند ، از آنها خواسته می شود سندی را تنظیم کنند که گواهی می دهد خانم سارا وینچستر ، وارث کارخانه اسلحه سازی همجنس ، دیوانه خانم سارا وینچستر (این بخش از واقعیت درست است) در حقیقت دیوانه است ، با دیدن روح افرادی که توسط اسلحه های خود کشته می شوند ، او تیمی از آجرکاران برگامو را مجبور می کند که 24/7 برای او کار کنند تا مکان های مختلف جنایات را در یک عمارت از نو بسازند. بزرگتر و پیچیده تر خانم وینچستر (با این وجود ، این قسمت نیست) همچنین یک خواهرزاده و یک نوه شیطانی دارد که گهگاه این کار را می کند. پزشک کاملا منطقی ، درام رول ، باید نظر خود را در مورد وجود ارواح تغییر دهد. دکتر جیسون کلارک است ، یعنی جان کانر در Terminator: Genysis و سایر موارد ، اوه خوب ؛ خانم وینچستر هلن میرن بسیار بی حال است که روکش کار می کند و به جای اینکه با چشمانش به دنبال اشباح بگردد ، به دنبال چکی می رود که به او قول داده اند ، بنابراین مانند هر ملکه ای که به خود احترام می گذارد به موقع برای ساعت 5 چای به خانه برمی گردد. دو نفر دیگر سارا اسنوک هستند که پیش از این کوانتوم ما را عاشق فیلم قبلی برادران Spierig کرده و Finn Scicluna-O’Prey که سیسیلی-ایرلندی خواهد بود.
Cor fuckin 'blimey، عجله کن با پول من ، گدایان!
اما برادران Spierig چه کسانی هستند؟ ای ، در تئوری این دوقلوهای آلمانی-استرالیایی قرار است کارگردان باشند. آنها با Daybreakers اولین کاسانوا و دولورس ما را تحریک کردند ، سپس آنها آن را با Predestination تغذیه کردند ، اینجا و آنجا جوایز را بردند و ستایش کوانتوم را جمع کردند ، سپس بدیهی است که آنها بر روی لورهای خود نشستند و این چرندزها را در اینجا شلیک کردند ، که بطور عامیانه به صد هزار اشاره دارد داستان های شبح دیگر و ایده ای از کارگردانی (یا فیلمنامه نگران نباشید) را نشان نمی دهد. اما دلم برای یکی تنگ شده!
بیا پسرم ، بیایید به دنبال مسیر برویم.
آیا زن سیاه پوش را به خاطر دارید که من و لورل را خیلی وحشت زده کرد؟ آیا اوج کریمسون را به یاد دارید که لورل را بسیار ناامید کرد اما جکی را دوست داشت؟ بیا ، بیایید چیزی را از Crimson Peak نجات دهیم ، حداقل جسیکونا چاستین که با لباس تکانش فریاد می زند از پله ها می دود. هر دو داستان انتقام داشتند (زیرا اشباح موجود در این نوع فیلمها همیشه و فقط به دنبال انتقام هستند: اما چه درد در الاغ!) عمارت باروک ملعون ، عکاسی مجلل و غیرضروری پیچیده و غیر ضروری. اما هر دوی آنها در جهت دهی به آنها نقش مهمی داشتند ، ایده ای کاملاً دقیق درباره اینکه کجا باید بروند ، استفاده از وسایل ، فضاها و چراغ ها / سایه ها با نقوش پشتیبانی بسیار قوی. در اینجا ، همه چیز در قلمرو "boh" فرو می رود: چرا آن بازگشت های قبلی درباره همسر پزشک ، ambarabà ciccì coccò؟ و انگیزه نامفهوم پسری که قتل عام کرد؟ و اصرار بر شمایل نگاری سلطان گلن؟ چرا هنوز با صندلی گهواره ای معمولی که می خارد اصرار می ورزیم؟ چرا همه آن چراغ های چرا و پالت ظریف؟ بوه چون بله هیچ چیز وزن ندارد ، هیچ چیز علاقه خاصی به آن ندارد.
سلام صندلی گهواره ای ، شما را قبلاً کجا دیده ام؟
در مورد عمارت خالی از سکنه ، که در واقعیت بسیار جالبتر از فیلم به نظر می رسد ، در واقع یک خانه جن زده است که بازدید از آن جالب است. اما در این فیلم ، به طرز باورنکردنی ، موفق به جلب جذابیت نمی شود ، یک اونس قدرت بصری ، چه از نظر خارجی و چه از لحاظ داخلی ، از دو فیلمی که قبلاً گفتم ، زن سیاه پوش و قله زرشکی ندارد. تا حدودی به این دلیل که برادران Spierig بیش از حد مشغول سرو چای ساعت 5 به هلن میرن هستند بنابراین آنها فراموش می کنند که چگونه از فضاهای هزارتو در دسترس خود استفاده کنند و همچنین به این دلیل که برادران Spierig از نظر معماری سلیقه خاصی ندارند. عمارت در این فیلم به سادگی زشت است. تمام سفید و قرمز ، با پایان خوب ، بدون سوسو زدن. نوشوانشتاین با صدای دونات و کک های غول پیکر پیر شده است. باید گفت که حتی نسخه اصلی نمونه ای از ظرافت نیست ، به نظر می رسد مانند هر حیله گر آمریکایی است ، اما در اینجا به تمسخر ختم می شود.
ما کجای دیزنی لند هستیم؟
آیا توجه کرده اید؟ فیلم های شبح مانند فیلم های زامبی ، همه یکسان هستند. همیشه همان داستان ها ، همان پویایی ها ، همان معانی جعلی و عمیق. شاید به این دلیل که واقعاً نمی دانیم در مورد مرگ چه بگوییم
- ۹۹/۰۸/۰۱